محل تبلیغات شما



چقدر جالبه که ماه قمری و میلادی با هم منطبق شده!

امروز دو محرم و دو سپتامبر و همینطور 11 شهریوره

مثل همیشه داره زود میگذره و دیگه چیزی تا شروع دوباره دانشگاه نمونده و من تصمیم دارم که این روزای باقیمونده رو به بهترین نحو بگذرونم

خب قبلا در مورد تغییر عادت ها نوشته بودم و از امروز میخوام به طور جدی شروع کنم و عادت های بدم رو تغییر بدمراستش وقتی عادت های خوب و بدم رو نوشتم کلی عادت بد داشتم و فقط به زور تونستم سه تا عادت خوب بنویسم!!و این خیلی بده

اولین عادتی که میخوام روش کار کنم ساعت خوابمه

میخوام ساعت بیداریم رو با اذان صبح تنظیم کنمخب خدا حتما یه حکمتی قرار داده که میگه ساعت 5 پاشین نماز بخونین بعدشم بین الطلوعین نخوابین چون کلی فایده داره که اگه سرچ کنین خودتون به فواید بیشمارش پی میبرین

خب خب یکم هیجان دارم چون اگه واقعا بخوام قول بدم که یک ماه هر روز ساعت 5 بیدار بشم خیلی چالش برانگیزه!مخصوصا اگه بخوام اینجا ثبتش کنم!

اره تصمیم دارم هر روز ساعت 5 و نیم اینجا یه پست بزارم و گزارش بیداریمو بدم چون باعث میشه جدی تر باشم و حتما بهش عمل کنم

پس باید شب ها هم زودتر بخوابماز اون جایی که فکر میکنم 6 ساعت خواب واسه من کافی باشه اگه هر شب ساعت 11 تو رختخواب باشم خیلی خوب میشه و این سخت ترین قسمت ماجراست مخصوصا وقتی اتاقت ت مشترک باشه:(

به هر حال این کار رو میکنم

اگر کسی هست که دوست داره تو این مسیر با من همراه بشه خوشحال میشم که اعلام کنه

+قالب وب رو بالاخره بعد مدتها عوض کردمیه قالب مینیمالدوست داشتم مینیمال تر می بودراستش هنوز هدرش رو زیاد دوست ندارم ولی خب فعلا خوبه


تازگیا به دیدن مستند خیلی علاقمند شدم مخصوصا اگه مستند تاریخی باشه

منظورم تاریخ کلی جهان و بیشتر دوران باستانه

خیلی جالبه بدونی آدم هایی که یه روزی مثل تو رو این کره خاکی زندگی می کردن و الان هیچ اثری ازشون نیست چطور زندگی می کردن و چه افکار و دغدغه هایی داشتن

جالبه که چطور بدون تکنولوژی زندگیشون رو می گذروندن

خب امروز مستندی که می دیدم یه جاهاییش در مورد اولین امپراطوری چین بودچین شی هوانگامپراطوری که همه چین رو متحد کردشروع کرد به ساختن دیوار چین و کلی کارای دیگه و فکر میکرد که تا ابد باقی می مونهو در آخر هم بخاطر همین میلش به جاودانگی با خوردن یه معجونی که فکر می کرد اکسیر جاودانگیه مرد!

و قسمت ترسناکش اینه که فقط خودش رو دفن نکردن بلکه همسرانش رو هم باهاش دفن کردن! همینطور کارگرا و صنعتگرایی که مقبره ای که توش دفن شد رو ساختن تا نتونن رمز و رازش رو به کسی بگن!

و جالب اینکه علاوه بر این ها هشت هزار سرباز سفالی هم تو مقبرش دفن شدن تا تو دنیای دیگه ازش محافظت کنن!!

هشت هزار سرباز سفالی اون هم با ابعاد انسانی!!چه حوصله ای داشتن که اینا رو ساختنا!

این آدمای دوره باستان چه کارایی که نمیکردن!

همیشه واسم این سوال پیش میاد که چطور بدون داشتن هیچ تکنولوژی ای این همه کارای عجیب میکردن که بعضیاش رو حتی الان هم نمی تونن انجام بدن

خلاصه که بعضی وقتا دوست دارم باستان شناس بودم و میرفتم یهو یه همچین چیزای جالبی رو کشف میکردمخیلی باید هیجان انگیز باشه

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها